عشق خداوندی ...


سکوت

چشم بگشای، برخیز، به کنار پنجرهٔ قلب برو، دریچهٔ سینه را باز کن و طراوت و شادابی نسیم را استنشاق کن
آغوش بگشای، فرصت بده پرنده‌های مهاجر خوشبختی و سعادت دگرباره به سرزمین اندیشه‌های پاک باز خواهند گشت
قفل پولادین جهل و ناباوری را که بر در صندوقچهٔ بی‌کران و سرشار از ثروت‌های الهی خورده است با کلید طلائی اعتماد، خوش‌باوری و حتی ”یقین“ بگشای تا دریائی آنچه را باور نداشتی و نصیب و بهره‌بری از آنچه تاکنون بر خود حرام کرده بودی
آبیاری کن درخت تنومند و سر به آسمان سائیدهٔ ایمان به خود را، به توانمندی‌ها، به جایگاه رفیعت در منظر الهی، به سرمایه‌های انباشته در وجود نازنینت را، با باران رحمت الهی و با معصومیتی کودکانه
سبک‌بال از شاخسارهای تا عمق باور سبزت بالا و بالا و بالا برو تا برسی به اوج فردا
دل بسپار به نجوای نسیم کامیابی و سعادت که نغمهٔ خوش ”امید و عشق“ سر می‌دهد و راهی شو در مسیر نورانی ”عشق“ تا طعم دلنشین ”عشق“ را 
با تمامی وجود بچشی و سیراب شوی و آنگاه آن شوی که شایستهعشق خداوندی است


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:

+نوشته شده در دو شنبه 23 اسفند 1389برچسب:,ساعت14:50توسط ستاره | |